سرویس سبک زندگی - در روزهای اخیر، اخباری مبنی بر ادغام بانک آینده با بانک ملی ایران منتشر شد. بر اساس اطلاعیههای رسمی، از روز شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ تمامی سپردهها، تعهدات، داراییها و عملیات بانکی بانک آینده به بانک ملی ایران منتقل شده است. ...
به گزارش سرویس سبک زندگی جیرجیرک به نقل از برترین ها - برترین ها: در روزهای اخیر، اخباری مبنی بر ادغام بانک آینده با بانک ملی ایران منتشر شد. بر اساس اطلاعیه های رسمی، از روز شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ تمامی سپرده ها، تعهدات، دارایی ها و عملیات بانکی بانک آینده به بانک ملی ایران منتقل شده است. این تحول بزرگ در نظام بانکی کشور، بازتاب ها و پیامدهای متعددی به همراه داشته است، در ادامه، این رویداد را از سه منظر اصلی مورد بررسی و تحلیل قرار داده ایم تا ابعاد مختلف آن روشن تر شود.
تابلوها تغییر می کند، آینده اما همان شکلی ست
هم میهن با انتشار مطلبی نوشت: از امروز دیگر تابلوی «بانک آینده» را بر سردر هیچ شعبه این بانک نمی بینید. از روز پنجشنبه که رئیس کل بانک مرکزی ایران به طور رسمی انحلال و ادغام بانک آینده در بانک ملی را اعلام کرد، تابلوهای بانک آینده پایین کشیده شدند و جای آن را «بانک ملی ایران» گرفت. در واقع موضوع از این قرار است که . عده ای از منابع این بانک سوءاستفاده کردند و آن را برنمی گرداندند و مدیران بانک به جای پیگیری منابع سوخته شده که در انتها به 98 درصد مطالبات غیرجاری رسید، دو راه حل پیش خود گذاشته بودند: اول پرداخت نرخ سود بالاتر از عرف موجود تا بتوانند سپرده های بیشتری جذب کنند و با آن سودهای سپرده وعده داده شده را پرداخت کنند- عملیاتی که پانزی نام گرفته - و سپس استفاده از منابع بانک مرکزی. هر دوی این کار هم به شبکه بانکی آسیب زد و هم به اقتصاد کشور. اولی که فساد را بیشتر کرد و دومی، نقدینگی کشور را.
متاسفانه این بانک از همان بدو تاسیس منابعی که از سپرده گذاران جذب کرده بود، فقط به یک گروه خاص مرتبط و پروژه هایی که به خود بانک و سهامدار اصلی تخصیص داده بود و لذا بازگشت منابعی اتفاق نیفتاد. در عین حال پرداخت سود سپرده های بانک به سپرده گذاران همواره بایستی ماهانه اتفاق می افتاد. وقتی که برگشت منابعی انجام نمی شد بانک مجبور به جذب سپرده جدید برای پرداخت سود سپرده های سپرده گذاران قدیم که اصطلاحاً بازی پانزی گفته می شود انجام می داد و برای جذب سپرده جدید ناچار به جذب سپرده با نرخ سودهای بالا بود. این عوامل باعث می شد که همواره طی سالیان اخیر بانک آینده نرخ سود سپرده بالاتر از نرخ سود متعارف و قانونی و ابلاغی توسط بانک مرکزی ارائه کند و در نتیجه این بانک یک رقابت مخربی در سطح شبکه بانکی ایجاد کرده بود که بانک های دیگر هم ناگزیر بودند برای حفظ سپرده ها، نرخ های سود بالا با نقض و تخطی از مقررات بانک مرکزی ارائه کنند.
داده ها و اطلاعات منتشرشده حاکی از آن است که بانک آینده طی سال های گذشته به تنهایی عامل حدود 26 درصد از رشد نقدینگی کشور بوده است، با عملکرد خود تورمی سرسام آور به اقتصاد ملی تحمیل کرد. بر مبنای اطلاعات رسمی بانک مرکزی، 42 درصد از کل کسری سرمایه نظام بانکی و 42 درصد از اضافه برداشت ها تنها به این بانک مربوط می شود.
به هرحال بانک آینده با ناترازی غیرقابل باوری در بانک ملی ادغام می شود و این روند سوالی را به وجود می آورد که آیا این ناترازی به بانک عامل منتقل نمی شود. راه حل بانک مرکزی در این زمینه قابل توجه است. آنها با توجه به تجربه های قبلی تصمیم گرفته اند که بخشی از دارایی ها به صورت نقد به بانک ملی منتقل می شود، بخشی از منابع صندوق ضمانت سپرده ها نیز در اختیار بانک ملی قرار می گیرد. این کار منجر به تقویت و بزرگ تر شدن بانک ملی می شود. از طرفی سرنوشت سهام داران این بانک هم مشخص شده است، سهامدارانی که وابسته نیستند، می توانند با بالاترین قیمت یک سال گذشته پول سهام خود را تسویه کنند هم چنین می توانند در قالب سازوکارهای قانون تجارت صبر کنند و حقوق و منافع شان صیانت خواهد شد و در صورتی که دارایی های بانک از بدهی های بانک فزونی داشته باشد از منافع آن بهره مند شوند.
چه آرزوهایی که نمُرد، چه سینه هایی که نسوخت
مرحوم دکتر محسن نوربخش، که در نیمه دوم دهه 1370 به دنبال راه اندازی موسسات اعتباری و بانک های خصوصی بود، اعتقاد داشت که با راه اندازی این نوع بانک ها، شکل و شمایل بانکداری ایران نه تنها نوین خواهد شد بلکه صنعت بانکداری ایران هم می تواند جهش های قابل توجهی داشته باشد. اما او نمی دانست که 24 سال بعد بانک های خصوصی و موسسات اعتباری آنچنان صنعت بانکداری کشور را دچار کلاف سردرگمی کنند که حاکمیت به دنبال آن باشد عطایش را به لقایش ببخشد و تصمیم بگیرد که همان بانکداری سنتی را تقویت کند.
به طور کلی درباره روند انحلال بانک آینده باید بگویم: براساس استانداردهای بازل که مورد قبول تمامی صنعت بانکداری است و همه بانک های جهان باید این استانداردها را لحاظ کنند، نسبت کفایت سرمایه است. یعنی بانک باید به اندازه ی کافی سرمایه در برابر ریسک هایش داشته باشد.، اما آن طور که بررسی ها نشان می دهند نسبت کفایت سرمایه بانک آینده بیش از منفی 350 درصد بود. این یعنی ورشکستگی بانک. پارامتر دیگر نسبت مطالبات غیرجاری است. به معنای آنکه وام هایی که مشتری گرفته اما نتوانسته تعهدات مالی خود را در موعد مقرر پرداخت کند. در پایان خردادماه امسال مانده کل تسهیلات کلان معادل 122 هزار و 315 میلیارد تومان بوده که از این میزان حدود 120 هزار میلیارد تومان آن غیرجاری بوده است؛ معادل 98 درصد!
دو اتفاق یعنی کفایت منفی سرمایه و مطالبات بالای غیرجاری بانک و رویدادهای دیگری که در حاشیه آن رخ داد باعث شد در کل زیان انباشته شده این بانک بر مبنای آخرین گزارش معادل 500 هزار میلیارد تومان باشد.
حاجی انصاری، اصلا ایران مال شما!
در میان انبوه خبرهایی که در روزهای اخیر درباره ادغام بانک آینده منتشر شده، علی انصاری که از او به عنوان شخصیت محوری و چهره ی پشت پرده بانک آینده یاد می شود با انتشار بیانیه ای توجه ها را به خود جلب کرده است:
علی انصاری در این بیانیه نوشت: اکنون قریب به شانزده سال از آغاز تاسیس بانک آینده می گذرد؛ شانزده سالی که به ظاهر تنها عدد و روز و ساعت است اما خدای متعال گواه است که در مسیر اعتلای این بانک چه خون دلها خورده شد چه شب زنده داری ها سپری گردید و چه رنج ها و فشارهایی تحمل شد.
ثمره ی این مجاهدت ها که شما خواهران و برادران گرامی در صف مقدم آن قرار داشتید درخشش بانک در همان آغاز راه بود؛ به گونه ای که گوی سبقت را از سایرین ربود. این مسیر اما به دلایلی که در این مجال فرصت طرح آن نیست بر اثر تصمیم ها و سیاست گذاری هایی که خارج از اراده بانک اتخاذ گردید متوقف شد و سپس به سمتی رفت که در حدود هفت سال اخیر نه تنها زمینه ارتقا و بالندگی بانک فراهم نشد بلکه بانک را به مسیری هدایت کرد که امروز شاهد آن هستیم.
همین نگرش و سلوک بود که بانک آینده را به نمادی از تلاش هوشمندی و تحقق پروژه های عظیمی چون طرح ملی و تمدنی ایران مال و دها اثر به یاد ماندنی دیگر بدل ساخت. اکنون که به گذشته می نگرم از این که میراث هایی گرانبها و دارایی هایی ماندگار بر جای مانده است؛ میراثی که هم اکنون مورد قضاوت منصفانه و تحسین برانگیز اهل معرفت و صاحب نظران است و در آینده نیز بی تردید خواهد بود خداوند سبحان را شاکرم چرا که آنچه برای بسیاری رؤیایی دست نیافتنی می نمود در این سرزمین سرافراز و به دست جوانان توانمند آن به حقیقت پیوست.
امروز وجدانم آسوده و قلبم مطمئن است چرا که با همراهی ،شما تمام توان خویش را در مسیر خیر عمومی و خدمت صادقانه به کار گرفته ام. خرسندم که بانک آینده نسلی پرتلاش کاردان و متعهد از مدیران کارشناسان و کارکنان را پرورش داده است؛ نسلی که در هر جایگاه و با هر عنوانی که باشند موثر گره گشا و افتخارآفرین خواهند بود. از تمامی شما عزیزان انتظار دارم که از این پس نیز توان و ظرفیت خویش را در جهت انجام بهینه امور و خدمت به مردم شریف و ایران عزیز مصروف دارید.

