سرویس فرهنگ و هنر - فیلم آقای زالو به کارگردانی و تهیهکنندگی مهران احمدی، سومین تجربه او در عرصه کارگردانی است که توانسته با استقبال قابل توجه مخاطبان جای خود را در جمع ده فیلم پرفروش سال پیدا کند. ...
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جیرجیرک به نقل از برترین ها - برترین ها: «آقای زالو» به کارگردانی و تهیه کنندگی مهران احمدی، سومین تجربه او در عرصه کارگردانی است که توانسته با استقبال قابل توجه مخاطبان جای خود را در جمع ده فیلم پرفروش سال پیدا کند. با بیش از ۵۷۲ هزار تماشاگر در دو هفته ابتدایی نمایش، این اثر به سرعت از سد فیلم هایی مانند «ناجورها» و «کج پیله» عبور کرد و پیش بینی می شود به زودی بتواند به باشگاه صد میلیاردی ها بپیوندد، اگرچه هنوز فیلمی مانند «زن و بچه» با فروش بالای صد میلیاردی سد راه آن است. در ظاهر، فیلم یک کمدی سرگرم کننده است، اما لایه های زیرین آن روایتی تلخ و انتقادی از جامعه ای ارائه می کند که در آن افراد برای بقا مدام تغییر چهره می دهند، ارزش ها را عوض می کنند و شبیه «زالو» به جان یکدیگر می افتند.
«آقای زالو» با نگاه کنایه آمیز خود تلاش می کند فساد، سوءاستفاده از قدرت، فرصت طلبی و ریاکاری را در جامعه ایران از دهه شصت تا امروز به تصویر بکشد. این اثر با بهره گیری از موقعیت های طنز و اغراق شده، نقدی بر روابط ناسالم قدرت ارائه می دهد و مخاطب را همزمان خندیدن و تامل وادار می کند. بازیگران شناخته شده ای همچون امین حیایی، مهران مدیری، ژاله صامتی و مونا فرجاد در این فیلم حضور دارند که باعث جذابیت بیشتر اثر شده است. حیایی با گریم های متعدد و ایفای نقش در دوره های زمانی مختلف، یکی از متفاوت ترین بازی های خود را ارائه می دهد و تعادل خوبی بین لحن کمیک و تراژیک شخصیت حفظ می کند. در ادامه نگاهی به نکات مثبت و منفی فیلم انداخته ایم و سپس چند یادداشت در همین رابطه را مرور کرده ایم
یکی از مهم ترین نقاط قوت فیلم، لحن کنایه آمیز و طنز تلخ آن است. مهران احمدی با ایجاد موقعیت های کمیک و اغراق شده، روابط ناسالم قدرت را نقد می کند و مخاطب ضمن خندیدن، تلخی واقعیت ها را نیز حس می کند. بازیگری قوی نیز از دیگر نقاط برجسته فیلم است. علاوه بر امین حیایی، حضور بازیگران شناخته شده دیگر جذابیت و باورپذیری شخصیت ها را افزایش داده است. فضاسازی نوستالژیک، ترکیب رنگ ها و موسیقی انتخاب شده نیز حال وهوای طنزآلود و در عین حال تلخ ایجاد کرده و هویت بصری مشخصی به فیلم بخشیده است.
با این حال، فیلم از مشکلاتی نیز رنج می برد. روایت غیرمنسجم و رفت وآمدهای زمانی گاهی باعث افت ریتم و سردرگمی مخاطب می شوند و برخی لحظات فیلم از انسجام لازم برخوردار نیستند. برخی شخصیت ها تیپیک و قابل پیش بینی اند و فرصت کافی برای پردازش درست پیدا نمی کنند، که پیام اجتماعی فیلم را تا حدی شعاری و مستقیم جلوه می دهد. همچنین، برخی صحنه ها بیش از حد کمیک اند و مانع از اثرگذاری لایه های تراژیک شخصیت ها می شوند. ترکیب فیلم با آثار دیگر سینمای ایران نیز باعث شده هویت مستقل آن کمی مبهم به نظر برسد.
نقد سعید قطبی زاده نیز بر همین نکات تاکید دارد. او معتقد است کمدی های ایرانی اغلب از یک الگوی جواب پس داده پیروی می کنند و نوستالژی نسبت به گذشته و موسیقی های دهه شصت، تکرار شونده است. به گفته او، مشکل واقعی وقتی ظاهر می شود که فیلمساز می خواهد پیام اجتماعی بدهد؛ در «آقای زالو»، این بخش حدود ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت پایانی فیلم است. در این لحظات، فیلم ناگهان جدی می شود، انگار می خواهد از یک خط قرمز عبور کرده یا اشتباه خود را جبران کند. قطبی زاده می گوید این تغییر ناگهانی لحن باعث ناامیدی مخاطب می شود و حس می کند کمدی پایان عذرخواهانه ای دارد، حتی اگر در بخش هایی از فیلم خنده آور باشد. او توصیه می کند سازندگان کمدی نگاه به استادان تاریخ کمدی جهان مانند چاپلین، باستر کیتون، وودی آلن و جری لوییس داشته باشند تا یاد بگیرند چگونه می توان طنز و پیام اجتماعی را بدون جدی شدن آخر فیلم ترکیب کرد.
فرزانه متین هم در یادداشت خود درباره این فیلم نوشت: در میان آثار کمدی و سخیفی که این روزها سینمای ایران را در قبضه خود دارند، «آقای زالو» اثری آبرومند و قابل توجه است. احمدی توانسته با جسارت موضوعاتی مانند ریاکاری، سوءاستفاده از قدرت و رانت را به تصویر بکشد و جامعه ایران را از دهه شصت تا امروز مرور کند، اگرچه روایت غیرخطی ممکن است در ابتدا مخاطب را کمی سردرگم کند. پیج سینماناب نیز این اثر را نمونه ای از تلاش برای تقلید و ترکیب فیلم های موفق دیگر دانسته که بیشتر به هدف رقابت در فروش شکل گرفته است تا خلق اثر مستقل.
در مجموع، «آقای زالو» فیلمی جسورانه، پرانرژی و پر از ایده است که در انتقال پیام اجتماعی خود موفق عمل می کند و هم برای مخاطب عام سرگرم کننده است و هم برای مخاطب جدی تر موضوعی برای تحلیل فراهم می کند. با این حال، ضعف هایی در روایت و شخصیت پردازی وجود دارد و بخش پایانی جدی فیلم، همان طور که سعید قطبی زاده اشاره کرده، باعث می شود حس شود اثر در نهایت به جای حفظ تعادل طنز و نقد اجتماعی، بخشی از اعتماد به نفس خود را از دست داده است.